Radyo Madyo

آدم از یک جایی به بعد دیگر تهی می‌شود از تمامی تمناها و تقلاها...

۱۵ مطلب در اسفند ۱۴۰۳ ثبت شده است

Drowning

کسی که دو همسر دارد، روح‌اش را از دست می‌دهد؛ اما آن که دو خانه دارد، عقل‌اش را می‌بازد!
- نقل از وبلاگ ننامیدنی؛ لحظه‌ حال و دائو‌

۲۶ اسفند ۰۳ ، ۱۲:۵۲ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Radyo Madyo

Life & Death

زندگی، لحظه‌ای گرم و کوتاه
و مرگ، آسایشی سرد و طولانی‌ست...

- Pink Floyd

۲۴ اسفند ۰۳ ، ۲۲:۰۱ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Radyo Madyo

نامه‌ای از "آبیِ خاموش" برای "رادیو سکوت"

اشک دور چشم‌هایم حلقه زده بود، وقتی داشتم پستی را که برای من نوشته شده بود را می‌خواندم! و همزمان از رادیو، یک ترانه‌ی آرامِ نوستالژیک در حال پخش بود... چه حس جادوئی دارد در بین هیاهوی این روزها و سال‌ها، یکی به خاطر آدم، کلمات را کنار هم بچیند... کلمات و جملاتی فراتر از واقعیت! چه حس غریب اما آشنا و دلچسبی دارد که یک نفر، تصویری را که در یک زمان خاص از یک فضای خاص ثبت شده را به آدم هدیه دهد... دهه‌ها بود که دیگر چنین حسی سراغم نیامده بود. شاید دیگر فراموشم شده بود... چه کارِ خوبی کردی... چه کارِ خوبی کردی که...

پستی که برای همیشه در ذهنم حک شد...

«نوشتن برایِ آدم‌هایی که خیلی از من پخته‌تر، پرتر و دنیا‌دیده‌ترن، برام واقعا دشواره و باعث می‌شه بخشی ازم آروم بخزه زیرِ تخت و داد بزنه، نمی‌تونم و من هی به‌تعویقش بندازم تا دست‌آخر وقتِ عصرونه خوردن مچش رو بگیرم و بنشونمش پشت لپ‌تاپ و بگم کمالگرا نباش.
و اون حالا براتون بنویسه، "سلام آقایِ رادیو سکوت، من کمالگرا نیستم اما یحتمل قرار است کمی زشت بنویسم، عذر می‌خواهم، پیشاپیش."
و احتمالا گزینش لحن عامیانه، به علتِ قایم کردن همین ضعف‌ها، پشت افعال شکسته است:)
نامتون، بی‌اندازه برازنده است. توی ذهنم رادیوهایِ ساکت، صداهاشون رو تنها خرج امواج درست می‌کنن، گوشه‌ای از مغازه‌یِ چوبیی در روستایی شمالی به دیوار تکیه زدن و با اختیار، نوای انتخابیشون رو پخش می‌کنن. که این‌نوا آنچنان زیبا هست که هیچ‌کس رو بابتِ داشتن اختیار یک‌رادیو، عصبانی نکنه.
شما میل به‌تنهایی دارین که با خام دستیِ یک‌دختر نوجوان یکسان نیست، اون گلِ ارزشمند سال‌ها زیر دست‌های روزگار و تجربیاتش ورز دیده و تراش خورده تا به‌اینجا رسیده، که هربار پست‌هاتون رو می‌خونم، آزادی پشتِ گرفتاری‌ها و رهایی حل‌شده در کلمات، یک‌رشک‌ورزیدن عظمی درونم اتفاق می‌افته!
میل و اشتیاق شما به آرامش هم برام ستودنیه، یک‌آبیِ توامان با رنج‌های درونی در شما متبلور شده که قابل ستایشه.
امیدوارم روزی نزدیک راه‌نوشتن برشما هموار بشه، کلمات بیشتری از درونتون فوران کنن و وقتی جوهرشون رو سفیدیِ هرنوع صفحه‌ای درج می‌شه آدم‌ها بهتر بدونن که تویِ ذهن‌زیبا و عمیقتون چه‌چیزهایی درحال گذره.
آبی و موندگار باشید🌻
++پ.ن: عکسی از خودم که در گذشته گرفته شد و احساس کردم، نزدیک به درونیات شماست.»

۲۴ اسفند ۰۳ ، ۲۱:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Radyo Madyo

در کنارم دراز بکشد...

Yatsın yanıma, sarılmasın dönsün uyusun
Bir gece kalsın benimle, kırk yılım onun olsun

در کنارم دراز بکشد، در آغوش نگیرد، برگردد و بخوابد
یک شب با من بماند، چهل سال عمرم مال او...

Gülden Mutlu - Yatsın Yanıma

۲۱ اسفند ۰۳ ، ۱۳:۲۴ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Radyo Madyo

Remember

وقتی فقط زمانی که مشکل داریم به یادش می‌افتیم، پس کاری نخواهد کرد که مشکلات تمام شوند!

۱۸ اسفند ۰۳ ، ۱۴:۰۲ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
Radyo Madyo

Space

گاهی وبلاگ‌هایی را می‌بینم که نویسنده‌های‌شان بعد از سال‌ها دوری از وبلاگ، برگشته و مطلبی درباره‌ی کم لطفی‌شان به وبلاگ پست کرده و در ادامه، به فواید وبلاگ‌نویسی اشاره نموده و از تصمیم خود برای نوشتنِ مستمر و به روز نگهداری وبلاگ نوشته‌اند؛ اما... پست بعدی را ماه‌ها و حتی سال‌ها بعد منتشر کرده‌اند!

۱۴ اسفند ۰۳ ، ۲۱:۲۷ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
Radyo Madyo

تلخ یا بدون طعم

آبجوی کلاسیک، آب گازدار، قهوه‌ و گاهی شراب، همگی تلخ یا بدون طعم؛ ترجیح این روزهای من...

۱۳ اسفند ۰۳ ، ۰۰:۲۱ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Radyo Madyo

منحوس

تنبلی و ترس...

۱۱ اسفند ۰۳ ، ۲۲:۲۸ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Radyo Madyo

Life Time

اگر وقت می‌کنید هر شب یک فیلم سینمایی ببینید، چند ترانه گوش دهید و چند صفحه کتاب بخوانید، برخی از مألفه‌های خوشبختی را دارید.

۱۱ اسفند ۰۳ ، ۲۰:۵۴ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Radyo Madyo

حریم!

وبلاگ آدم، تلفن همراهِ آدم نیست که در اختیار همسرش قرار دهد!

۱۱ اسفند ۰۳ ، ۰۹:۱۲ ۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
Radyo Madyo