Radyo Madyo

آدم از یک جایی به بعد دیگر تهی می‌شود از تمامی تمناها و تقلاها...

۱۴ مطلب در فروردين ۱۴۰۴ ثبت شده است

من یک پدر هستم...

می‌گویند در زمان خارج شدنِ روح از کالبد، لحظه‌ای فرا خواهد رسید که باید از تمامیِ دارائی‌ها دل کند. اما خدایا...! آخر من پسری دارم دل‌ناکندنی...

پی‌نوشت:
قبل از پدر شدن، از هیچ چیز نمی‌ترسیدم...

۳۰ فروردين ۰۴ ، ۰۳:۳۹ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Radyo Madyo

Midnight Enjoy

و این منم که در یک نیمه شب سرد بهاری، بعد از تماشای قسمت پنجم سریال The Last Of Us از فصل اول، با صدای موزیک آرامی که از رادیو Slow Radio در حال پخش است، مطالب وبلاگ‌های مورد علاقه‌ام را می‌خوانم...

۳۰ فروردين ۰۴ ، ۰۳:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Radyo Madyo

Lost

خیارها طعمِ کدو می‌دهند!

۲۸ فروردين ۰۴ ، ۰۸:۳۸ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
Radyo Madyo

بی‌خیال!

حساسیت و وسواس خودم را نسبت به خیلی از چیزها، کم یا کلاً حذف کرده‌ام؛ راحت‌تر شده‌ام...

پی‌نوشت:
خودم را آماده می‌کنم تا کتاب "هنر رندانه به تخم گرفتن" را بخوانم یا گوش کنم!

۲۵ فروردين ۰۴ ، ۱۲:۵۳ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Radyo Madyo

Unlovely

اگر انسان بتواند در برابر دوست داشته نشدن دوام بیاورد، تقریباً هیچ چیز در جهان نمی‌تواند او را به هم بریزد!

- سقراط

پی‌نوشت:
اگر قرار باشد به هم بریزم، باز هم خواهم گفت: زنده باد دوست داشتن، زنده باد دوست داشته شدن...

۲۳ فروردين ۰۴ ، ۰۰:۲۷ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
Radyo Madyo

Unlovely

تابستان و زمستان، دمای هوا مثبت یا منفی 50 درجه باشد، اما باد نوزد! میانه‌ی خوبی با باد ندارم.

پی‌نوشت:
مگر این‌که در یک روز ابری، از پشتِ شیشه‌ی پنجره، رقص شاخه‌های لختِ درختان به دست باد را تماشا کنم و به صدای زوزه‌اش که بین شاخه‌ها می‌پیجد، گوش فرا دهم...

۲۱ فروردين ۰۴ ، ۲۳:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Radyo Madyo

لنگ!

هرچی سنگه، مالِ پای لنگه!

۱۹ فروردين ۰۴ ، ۲۳:۴۴ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Radyo Madyo

بیش باد!

پیاده‌روی با همسرم در یک صبح خنک و دل‌انگیز بهاری در یک فضای سرسبز و سرشار از اکسیژن، پیش از رفتن به محل کارمان.

۱۸ فروردين ۰۴ ، ۰۹:۴۲ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
Radyo Madyo

خدا بازیچه‌ای شد...

به حرف‌های کسی که با نام خدا شروع می‌کند، شک کنید.

پی‌نوشت:
می‌گفت: چیزی که می‌گویی، باور می‌کنم؛ قسم که می‌خوری، شک می‌کنم!

۱۱ فروردين ۰۴ ، ۰۱:۴۳ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Radyo Madyo

بیمار

وقتی می‌بینی‌ام اما وانمود می‌کنی که نمی‌بینی‌ تا من اول سلام دهم، من شاید فقط به دلیل ذهن بیمار تو ناراحت شوم! و شاید گاهی هم نگران‌‌ات شوم... همین!

پی‌نوشت:
سود و زیانِ سویه‌های تاریک و روشن ما، قبل از دیگران، متوجه خودمان است.

۰۹ فروردين ۰۴ ، ۱۰:۳۰ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
Radyo Madyo