زمانی در جایی خواندم که: آدمهای زرنگ، قانون را نمیشکنند؛ فقط گاهی آن را کمی خم میکنند! هرچقدر هم که آدم قانونمندی باشم، اما گاهی مجبور میشوم کمی قانون را خم کنم! برای اخذِ پایانکارِ ساختمان از شهرداری، به خاطر خلاءها و کامل نبودنِ قانون، مجبور شدهام از پارتیبازی استفاده کنم و احتمالاً دست به جیب نیز بشوم! احساساش برایام ناخوشایند است؛ اما به خاطرِ ناقص بودن قانون، بعضی وقتها مجبورم میشوم علارغم میل باطنیام عمل کنم.