حکایت اول:
من: بهبه... شاسی بلند خریدی؟ مبارکه!
دوستم: قربانت. ماشین چینیه دیگه! تازه از دم قسط هم هست! متعلق به شماست.
(اینها را به خاطر من میگوید تا غبطه نخورم.)
حکایت دوم:
من: بهبه... شاسی بلند خریدی؟ مبارکه!
دوستم: ممنون.
(بعداً متوجه میشوم که متعلق به خواهرش است!)