Radyo Madyo

آدم از یک جایی به بعد دیگر تهی می‌شود از تمامی تمناها و تقلاها...

آن‌ها خوب می‌دانند...

فامیل، دوست و رفیق و آشنا دوست ندارند اوضاع مالی من خوب شود؛ چون خوب می‌دانند که بعد از آن دیگر همان فرد سابق نخواهم بود! فخر خواهم فروخت؛ خودنمائی خواهم کرد؛ حس برتری خواهم داشت؛ فرد غالب خواهم بود؛ چشم به هم چشمی راه خواهم انداخت؛ کانون گرم و صمیمی دوستانه و حتی خانوادگی‌شان را سرد خواهم کرد...

۰۵ مرداد ۰۴ ، ۰۰:۰۹ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Radyo Madyo

Silence

و گاهی فکر می‌کنم این برق نیست که می‌رود؛
این ماییم که رفته‌ایم،
این ماییم که خاموش شده‌ایم...

- با کمی تغییر از وبلاگ واژه‌های ناتمام

۰۲ مرداد ۰۴ ، ۱۷:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Radyo Madyo

پرسش و پاسخ!

اولی: کدام کشور است که در آن قیمت بنزین از قیمت آب کمتر است؟
دومی: کدام کشور است که در آن قیمت خودروی 1 میلیاردی 5 میلیارد است؟
اولی: بی‌خیال! چه خبر؟

۰۲ مرداد ۰۴ ، ۰۹:۴۹ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Radyo Madyo

استراحت لازم!

و گاهی حتی خسته‌تر از آن هستی که بتوانی آن را ابراز کنی!

۲۸ تیر ۰۴ ، ۱۷:۲۸ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
Radyo Madyo

به سلامتی...

نباید غذا، میوه و یا هر خوردنی و نوشیدنی دیگری را صرفاً برای رفع گرسنگی، تشنگی و یا رفع کمبودهای بدن مصرف کنیم؛ وجهِ لذت بردن از طعم خوردنی‌ها و نوشیدن‌ها را فراموش نکنیم!

پی‌نوشت:
در حالِ خوردنِ یک خربزه‌ی خنک و شیرین در یک ظهر گرم و دلچسب تابستانی...

۲۸ تیر ۰۴ ، ۱۲:۱۲ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
Radyo Madyo

کاری خسته کننده با نتیجه‌ای رضایت‌بخش!

گاهی از سعیِ مداوم برای خنده بر لب داشتن، خوش‌رو بودن و همواره عرض ادب کردن، کمی خسته می‌شوم!

۲۷ تیر ۰۴ ، ۱۰:۴۵ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Radyo Madyo

؟

فرزندان نباید دلِ والدین را بشکنند؛ والدین چطور؟

۲۵ تیر ۰۴ ، ۲۲:۲۸ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Radyo Madyo

تاثیر وقایع و اتفاقات سال‌های اخیر...

عقاید دینی و مذهبی‌ام که پیش‌تر در صندوقچه‌ای گذاشته و در پستوی خانه در گنجه‌ای پنهان کرده بودم را این روزها به سمساری سپردم.

۲۵ تیر ۰۴ ، ۰۹:۱۴ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱
Radyo Madyo

فاجعه‌ی خودسانسوری روی آب!

گاهی به این فکر می‌کنم که نوشتن‌ام در پلتفرم‌های وبلاگ‌نویسی داخلی، نه تنها برای‌ام مثلِ ساختن خانه روی آب شده، بلکه در این مدت، به خودسانسوری نیز دچار شده‌ام. وقتی در نوشتنِ بعضی چیزها دست و پای‌ام بسته است؛ یا حتی به بعضی موضوعات اصلاً نمی‌توانم وارد شوم، دیگر وبلاگ‌نویسی به چه دردم می‌خورد! اخیراً به این نتیجه رسیده‌ام که وبلاگ‌نویسی‌ام نیز در این جغرافیا، مثل زندگی و همه‌ی کارهای دیگرم، فاجعه‌بار است...

۲۳ تیر ۰۴ ، ۱۳:۴۵ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Radyo Madyo

بشود؛ بتوان!

کاش بشود زندگی را زیاد جدی نگرفت؛ کاش بتوان بین جدی گرفتن و بی‌خیال بودن، تعادل برقرار کرد.

۲۱ تیر ۰۴ ، ۱۱:۲۶ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
Radyo Madyo