وارد مرحلهای از زندگی شدهام که جملهی: "آدم از یک جایی به بعد دیگر..." مدام در ذهنام تکرار میشود.
وارد مرحلهای از زندگی شدهام که جملهی: "آدم از یک جایی به بعد دیگر..." مدام در ذهنام تکرار میشود.
برخی از دهانشان میرینند.
پینوشت:
عادت کردهام به تعامل با هر تیپ شخصیتی.
کیفیت و کمیت، و حتی بودن یا نبودنِ روابط را پول تعیین میکند؛ روابط با غریبهها، روابط با آشنایان، با همسایهها، با فامیل، با خانواده، با والدین، با همیر، با فرزند و حتی روابط با خود!
دومین روزیست که اینستاگرام را باز نکردهام. واتساپ را هم به خاطر اقتضاء شغلی چک کردهام. حداقل در این دو روز، با حوصلهی بیشتری مطالبِ وبلاگهای مورد علاقهام را خواندهام. بازارِ کریپتو را بیشتر رصد کرده و برای دیدنِ دورهی آموزشی که برای این منظور تهیه کردهام نیز انرژی بیشتری داشتهام. فکر میکنم برای مطالعهی کتاب هم وقت خواهم داشت؛ و حتی تماشای فیلم سینمایی؛ و گفتگوی بیشتر با همسرم و اختصاص زمانِ بیشتر برای پسرم.
انسان همیشه مغرور
سرکش چو موج دریا
جاناش پر از ستاره
اما همیشه تنها
این عالم غریبیست
انسان بدون انسان
پرهایوهو ولیکن
تنهاتر از بیابان...
دلم برای پسرکی که سالها پیش در یکی از روزهای گرم و دلچسب تابستان، روی تخت فنری گوشهی حیاط که درخت سیبی رویاش سایه انداخته بود، نشسته و کتابی را که از کتابخانه به امانت گرفته بود را با اشتیاقِ تمام، ورق میزد و میخواند، تنگ شده است... آشنایی با کتابخانه و دستیابی به هزاران عنوان کتاب، برایم به مثابه ورود به سرزمین عجایب بود!
از بدیهای زندگی مجردی، تنهایی طولانی مدتِ آن است. همان تنهایی که در کوتاه مدت، جذاب و لذتبخش بوده است! لذتی که با مکرر شدناش، و اینکه فرد، هر شب بعد از رسیدن به خانه، با یک فضای تاریک و ساکت مواجه شده، در طولانی مدت به عذاب تبدیل میشود. شرایطی که گاهی فرد را از چرخاندنِ کلید در داخل قفل و باز کردنِ در، منصرف کرده است...
بیشترِ خانمها آقایانِ دیکتاتور، سلطهگر، زورگو، کنترلگر و در کل، آقایان غالب را ترجیح میدهند؟! عجب!!!
پینوشت:
بیتوجه که میشویم، جذابتریم؟! باز هم عجب!!!
پینوشت2:
آیا این یعنی گورِ پدرِ دموکراسی در خانواده؟!
پینوشت3:
ظاهراً آقایان بیشتر دوست دارند فاعل و خانمها هم بیشتر دوست دارند مفعول باشند.
فاعل: کننده، تاثیرگذار، کنشگر، پوینده.
مفعول: شونده، تاثیرپذیر، کنشگیر، پوئیده.
تا دیروز وقتی هواپیما از مرز هوایی داخلی واردِ حریم هوایی خارجی میشد، حجابها برداشته میشدند؛ امروز وقتی هواپیما از مرز هوایی شهرستان واردِ حریم هوایی تهران میشود، حجابها برداشته میشوند.
گاهی یک کارمند خوب، مجبور میشود استعفاء دهد؛ و بعد از آن است که به اهمیت نقش او پی برده میشود! یعنی وقتی که دیگر کار از کار گذشته! زمانی که دیگر هم شخص بیکار شده، هم محل کار با مشکل مواجه شده است! وگرنه قبل از آن، کسی به خواستهها و نیازهایاش اهمیت نمیدهد! هرچند بعداً یک کارمند دیگر، با حقوق و مزایای بیشتر(همان چیزی که کارمند قبلی درخواستاش را داشت، اما موافقت نمیشد) جای او را میگیرد؛ اما... بعد از خرابی بصره...!!!
پینوشت:
گاهی مجبور میشویم کاری را انجام دهیم که حتی شاید در ظاهر به ضرر خودمان نیز هست؛ اما بعداً به این نتیجه میرسیم که کاش زودتر آن تصمیم را گرفته بودیم!