Radyo Madyo

آدم از یک جایی به بعد دیگر تهی می‌شود از تمامی تمناها و تقلاها...

نوستالژی...

بخشی از من در گذشته گیر کرده است؛ در آهنگ‌های دهه‌ی 80 و 90 میلادی و در وبلاگ‌های دهه‌ی 80 شمسی...

ویکی‌پدیا:
نوستالژی، یک احساس غم‌انگیز همراه با شادی نسبت به اشیاء، اشخاص و موقعیت‌های مربوط به دوران گذشته است.

۲۵ دی ۰۳ ، ۲۳:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Radyo Madyo

درد

کاش می‌توانستم تمام کتاب‌های دخترک دوره‌گرد را بخرم...

۱۹ دی ۰۳ ، ۱۳:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Radyo Madyo

Random

معمولاً گوش دادن به یک منبع موسیقی مثل رادیو که نمی‌دانم تِرَک بعدی چه خواهد بود، برای‌ام لذت‌بخش‌تر است!

پی‌نوشت:
مثلِ رادیو دربست

۱۷ دی ۰۳ ، ۲۰:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Radyo Madyo

فرق است بین دوستان!

حکایت اول:
من: به‌به... شاسی بلند خریدی؟ مبارکه!
دوستم: قربانت. ماشین چینیه دیگه! تازه از دم قسط هم هست! متعلق به شماست.
(این‌ها را به خاطر من می‌گوید تا غبطه نخورم.)

حکایت دوم:
من: به‌به... شاسی بلند خریدی؟ مبارکه!
دوستم: ممنون.
(بعداً متوجه می‌شوم که متعلق به خواهرش است!)

۱۷ دی ۰۳ ، ۲۰:۵۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Radyo Madyo

دیگر...

وارد مرحله‌ای از زندگی شده‌ام که جمله‌ی: "آدم از یک جایی به بعد دیگر..." مدام در ذهن‌ام تکرار می‌شود.

۱۳ دی ۰۳ ، ۲۱:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Radyo Madyo

دهان

برخی از دهان‌شان می‌رینند.

پی‌نوشت:
عادت کرده‌ام به تعامل با هر تیپ شخصیتی.

۰۷ دی ۰۳ ، ۱۲:۰۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Radyo Madyo

پول

کیفیت و کمیت، و حتی بودن یا نبودنِ روابط را پول تعیین می‌کند؛ روابط با غریبه‌ها، روابط با آشنایان، با همسایه‌ها، با فامیل، با خانواده، با والدین، با همیر، با فرزند و حتی روابط با خود!

۱۶ آذر ۰۳ ، ۱۹:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Radyo Madyo

More Time

دومین روزی‌ست که اینستاگرام را باز نکرده‌ام. واتساپ را هم به خاطر اقتضاء شغلی چک کرده‌ام. حداقل در این دو روز، با حوصله‌ی بیشتری مطالبِ وبلاگ‌های مورد علاقه‌ام را خوانده‌ام. بازارِ کریپتو را بیشتر رصد کرده و برای دیدنِ دوره‌ی آموزشی که برای این منظور تهیه کرده‌ام نیز انرژی بیشتری داشته‌ام. فکر می‌کنم برای مطالعه‌ی کتاب هم وقت خواهم داشت؛ و حتی تماشای فیلم سینمایی؛ و گفتگوی بیشتر با همسرم و اختصاص زمانِ بیشتر برای پسرم.

۰۷ آذر ۰۳ ، ۱۹:۱۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Radyo Madyo

هیچ

انسان همیشه مغرور
سرکش چو موج دریا
جان‌اش پر از ستاره
اما همیشه تنها
این عالم غریبی‌ست
انسان بدون انسان
پرهای‌وهو ولیکن
تنهاتر از بیابان...

۰۷ آذر ۰۳ ، ۱۹:۱۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Radyo Madyo

WONDERLAND

دلم برای پسرکی که سال‌ها پیش در یکی از روزهای گرم و دلچسب تابستان، روی تخت فنری گوشه‌ی حیاط که درخت سیبی روی‌اش سایه انداخته بود، نشسته و کتابی را که از کتابخانه به امانت گرفته بود را با اشتیاقِ تمام، ورق میزد و می‌خواند، تنگ شده است... آشنایی با کتابخانه و دستیابی به هزاران عنوان کتاب، برایم به مثابه ورود به سرزمین عجایب بود!

۰۷ آبان ۰۳ ، ۲۲:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Radyo Madyo