پدر و مادری که دارائیِ بیشتری دارند، ارج بیشتری دارند!
اخیراً عدهای مصرانه میخواهند به همه بقبولانند که هرطوری دوست دارند رفتار و زندگی کنند و حرفها و واکنشهای دیگران، برایشان مهم نباشد! فارغ از اینکه انسان یک موجود اجتماعی است و مطمئناً نیاز به تعامل با پیرامون خود دارد و هر واکنشی از طرف دیگران در مقابل کنش او، خواه ناخواه بر روی شخص تأثیر میگذارد. از دیدگاه من، به همان میزان که لازم نیست و نباید تمام پندار، گفتار و کردارمان را خوشایند دیگران بکنیم؛ در عین حال باید به همان میزان، طوری باشیم که دوست داریم دیگران باشند.
اما وفادار ماندن به شریک زندگی نیز لذت خودش را دارد.
پینوشت:
شبِ شراب، نیارزد به بامداد خمار...
زین پس به جای آبِجو، خواهم گفت: آبِحیات!
پینوشت:
نوشیدنی گازدار، گواراتر است...
اگر پدر یا مادر سالخوردهیتان، حتی در شلوغترین تایم کاریتان با شما تماس گرفتند، حتماً جواب بدهید؛ شاید آخرین تماس و آخرین فرصت برای شنیدنِ صدایشان باشد...
اخیراً برعکس گذشته، در نوع رفتار در رابطهها، با هرکسی تا حدودی مثل خودش رفتار میکنم. در واقع، در میزان اهمیتی که به دیگران میدادم، تجدید نظر کردهام؛ و چون هنوز تبحر و تجربهی لازم و کافی(!) در این زمینه را کسب نکردهام، حداقل سعی میکنم فاصلهها را حفظ کنم. به این نتیجه رسیدهام که بعد از یک سن و سالی باید روابط، بیشتر روی حساب و کتاب باشند!
پینوشت:
دوستانی داشتم و دارم که گاهی تماس میگرفتم و احوالشان را میپرسیدم، بدون اینکه دفعهی بعد، منتظر تماس آنها باشم! جالب اینجاست که برخی دوستان، گله هم میکردن که چرا دیر به دیر یادشان میکنم!!! و جالبتر اینکه من حتی در آن شرایط نیز دلم نمیآمد دلشان را بشکنم و بگویم که آخر فلانی، باز این بار هم من تماس گرفتهام، نه تو!!!
دوست و فامیل مایهدار به درد من نمیخورد! من دوست و فامیل بامعرفت و فرهیخته میخواهم.
سوءاستفاده از جایگاه و موقعیت، یعنی اینکه مأمور راهنمایی و رانندگی جلوی یک ماشین را بگیرد و راننده را مجاب کند تا پیاده شده و مدارکاش را ببرد نزد مافوقاش که در ماشین لم داده است! چنانچه رانندهای هم به قوانین آشنا بوده و از این کار اجتناب کند و در پشت فرمان منتظر آمدنِ مأمور بنشیند، مطمئناً همان مأمور چنان از اختیارات قانونی خود بر علیه رانندهی نگونبخت سوءاستفاده خواهد کرد تا هفت جد و آبادش از این کار پشیمان شوند!
در یک آزمون، نوشته بود: با خودکار آبی، قرمز بنویسید. فقط یک نفر توانسته بود با خودکار آبی، بنویسد: قرمز!
هرچند آرزوی کسب پول برای فراهم کردن امکانات برای خود و خانوادهام را دارم، اما عقدهاش را ندارم.